۱ جلد كتاب
۳۶,۰۰۰ ريال
پديد آورنده : معصومه رامهرمزي
انتشارات : سوره مهر
[ بازديد : ۶۲۸۰ بار ]
معرفی کتاب: �يكشنبه آخر� در مورد دختري آباداني است كه با شروع جنگ پا به جبهه ميگذارد و تا پايان جنگ عمر و بهترين لحظات زندگيش را صرف كمك به رزمندگان مينمايد. اين كتاب يك داستان نيست بلكه خاطرات يك زن رزمنده است كه شاهد مرگ پدر در دوران نوجواني بوده و مرارتهاي فراواني را متحمل شده است و هنوز هم با آخرين وصيت پدر زندگي ميكند: �اگر براي شما امكان دارد من را در قم به خاك بسپاريد. آرزويم اين است روحم در هنگام اذان مغرب بر فراز حرم حضرت معصومه پرواز كند و عطر حرم را هر شب حس كنم.�
آنقدر عشق به حضرت در سينهاش موج ميزند كه حتي نام دخترش را معصومه ميگذارد.
معصومه در دامان مادر پرورش مييابد تاز ماني كه آژير جنگ به صدا درميآيد. جنگ خانواده معصومه را وارد سرنوشتي تازه ميكند و از وي امدادگري شجاع و ايثارگر ميسازد كه 8 سال جنگ نميتواند خللي در اعتقاد و روحيهاش به وجود آورد. �يك روز براي ديدن سر زنهاي روستا (به خاطر پيشگيري و مبارزه با شپش) به خانههاي روستايي سرزديم. دختر بسيار نوجوان و ريزنقشي را ديديم كه صاحب دو فرزند بود. او در دوازده سالگي ازدواج كرده بود و در سن شانزده سالگي دو بچه قد و نيم قد داشت از او پرسيديم شوهرت كجاست؟ دختر گفت كه پشت خانه گلوله (تيله) بازي ميكند. براي ما ديدن بابايي كه مشغول گلولهبازي (تيلهبازي) باشد خيلي جالب بود. به همراه زن نوجوان...�
خانم معصومه رامهرمزي خواهر شهيد اسماعيل رامهرمزي در سال 1363 با احمد نوروزي ـ از پاسداران سپاه خرمشهر ـ ازدواج كرد و تا به دنيا آمدن اولين فرزندش در سال 1365 به امدادگري مجروحان جنگ پرداخت. پس از آن تا پايان جنگ در خياط خانه صلواتي هلالاحمر اهواز به فعاليتهاي پشتيباني مشغول بود. او هماكنون دبير است و با خانوادهاش در تهران زندگي ميكند.
كتاب حاضر در 12 بخش نگاشته شده و در پايان نيز آلبومي از عكسهاي يادگار رزهاي شرح داده شده در كتاب و اسناد مربوطه تقديم خوانندگان شده است.